سلام به دوست جونیام چون از خونه خواهرم کانتکت شدم مجبورم کوتاه بنویسم فقط اومدم اعلام موجودیت کنم... می دونید دیگه تصمیم گرفتیم اینترنتمون و خونه ی مامانمینا راه اندازی کنیم تا وقتی میریم اونجا حداقل از این تکنولوژی بهره ببریم...
خدا رو شکر میکنم همه چی خوب و عاالیه زندگیم با نوید و خیلی دوست دارم و خوشحالم که تا این حد عاشق مرد زندگیمم و اونم عاشق منه تو زندگیمون مشکل زیاد داریم ولی به لطف خدا و عشقی که بینمونه خیلی چیزا به چشمم نمیاد....
الان فقط یه مشکل خنده دار دارم و اون چیزی نیسعت جز پاگشایی... تعجب نکنید بله پاگشایی این مساله ای که واسه ی همه عروسا فقط تفریح به حساب میاد واسه من شده غصه ... نمی دونم چرا مادر شوهر و خواهرشوهرم نمی خوان منو پاگشا کنن... واسم خیلی ناراحت کنندست تو خانواده ی ما این مساله خیلی مهمه... دلم نمی خواد خانواده ی شوهرم و ناراحت کنم و از طرفی هم روی اونو ندارم که ازشون بخوام منو پاگشا کنن هیچی به ذهنم نمیرسه راهنماییم کنید که چیکار کنم... تازه من انتظار ندارم کل خانوادم و دعوت کنن فقط مامان بابام فک نمیکنم خواسته ی زیادی باشه این روزا خیلی به این مساله فک میکنم... خواهرام می خواستن واسه پاگشایی من کل خانواده ی شوهرم و دعوت کنن ولی من نذاشتم گفتم اونوقت اوا هم انتظار دارن خانواده ی شوهر من تو پاگشایی ها دعوتشون کنن که میدونم همچین اتفاقی نمی افته...خیلی برام سخته چیزی که همه خیلی راحت براشون پیش میاد واسه من اینقدر مایه ی غصه خوردن باشه... دعا کنید زودتر دعوتم کنن تا جلوی خانوادم شرمنده نشم....
بهم بگید چه مدلی بهشون رسممون و بگم تا ناراحت نشن و خودمم ضایع نکرده باشم...
دوست دارم خیلی بیشتر بنویسم ولی مثلا اومدم مهمونی و باید برم...
به همتون سر میزنم ولی نمیتونم کامنت بذارم هروقتم بتونم آپ میکنم...
باید بسپریش به همسرت اون باید اینو بهشون بگه
سلام خانومی چه عجب پیدات شد
خوشحالم که همه چیز خوب پیش میره عزیزم .اینکه ناراحتی نداره به نوید بگو تا یه جوری به خانوادش برسونه قضیه رو .اینجورب دیگه نه تو ضایع میشی نه کسی ناراحت میشه
قربونت بهتره همسرت باهاشون صحبت کنه . خودت اصلا در مورد این موضوعات دخالت مستقیم نکن.
سلام رها جون.خوبی؟؟؟!!
یعنی اینترنت نمیتونی بگیری برا خودت؟؟؟!! دلمون برات تنگ میشه خب...
راستی در مورد پاگشا من نظری ندارم چون خانواده همسرم هم منو پاگشا کردن و این اولین استارت جنگ و قطع رابطه باهاش بود و تو پاگشاهای خانواده خودم هم اجازه ندادم خانواده همسرم رو بگن بیان...
ولی باز به نظرم میتونی به همسرت بگی خواسته ات و اون میتونی از خانوادش بخواد که رسم و رسومات شما احترام بذارن
رها جان بهتره در این مورد از همسرت کمک بخوای.اگه همسرت خیلی با سیاست این مطلب رو به مامانش بگه خیلی بهتره.
ولی اگه بازم پاگشا نکردن خودتو ناراحت نکن.من که اول زندگیه مشترکم همه ی خانواده ی شوهرم رو پاگشا کردم.دیدی تورو خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام عزیزم خودت این مساله رو بگی شاید خوب نباشه به شوهرت بگو که این مساله رو بگه بهش بگو که واست خیلی مهمه اون هم حتما درک میکنه عزیزم و قبول میکنه خودتو درگیر این مساله زیاد نکن بعضی خانواده ها هم وقتی دختر و پسر عقد کردن همدیگه رو دعوت میکنن اگه شما اون موقع که عقد کردید دعوتتون کدن بزارش به حساب پا گشا
سلام عزیزم . به نظر من کامل بسپارش به همسرت. تو اصلا مستقیم چیزی نگو بهشون. نهایتا اگه نشد به خونواده ات توضیح بده که اونا رسم ندارن. حرص دیگران رو خوردن خیلی اشتباهه...
عزیزم الهی قربونت برم عروس خانومی من و تو حتما میتونیم دوستای خوبی باشیم من لینکت میکنم تو هم منو به اسم سیاره ناهید لینک کن عزیزم درمورد مشکلت یه راهنمایی کوچولو"به مامانت بگو خونواده شوهرتو همون درجه یکا یعنی پدرمادرشوهرتو اگه خواهرشوهربرادرشوهرمجرد داری رو دعوت کنن به عنوان پاگشا تا اونا هم بفهمن رسوماتتونو...غصه نخور خواهری زندگی همینه
مرسی گلم...
ای بابا مامان من ما رو خیلی زود پاگشا کرد و خانواده ی شوهرم . خواهر شوهرم که ازدواج کرده رو هم دعوت کرد ولی فک کنم مساله اینجاست که کسی نمی خواد به رسوم ما اهمیت بده...
ســــــــــــــــلاااااااااااااام عروس خانووووووووووم
سلام وبلاگ نازی داری
به منم سر بزن و نظرتو درباره تبادل لینک بگو
ما هم چنین رسمی داشتیم اما اونا فقط بابا مامانمو دعوت کردن
مامان منم می خواست دقیقا کاری که شما می خواستید رو انجام بده ولی من نذاشتم
سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری
خوشحال میشم به منم سری بزنید
سلام عزیزم وبلاگ قشنگی داری سبک نوشتنت قشنگه به منم سر بزن با تبادل لینک چه طوری
دوس داری تبادل لینک کنیم؟
سلام عزیزم وبت خیلی قشنگه من لینکت کردم به وبه منم سری بزن خوشحال میشم
راستی واسه این مسائله پاگشایی این روزا به خاطر اینکه مردم خرج نکن میگن رسم نداریم ولی من با نظرات بقیه موافقم فقط به همسری بگو وقتی میدونی خوشحاله با ارامش ولی زیادم صغری کبری نچین در اخرم یه حرکت انتهاری بیا که جریحه دار بشه؟مثلا بگو واسه خاطر من جلو خونهوادم واز این جور حرفا که با این کار چه منفعتهای پیش میاد خودت بهتر میدئنی چطور با شوشو حرف بزنی ولی اینو بگم خونه وادتو به رخشششششش نکششششششششششششششششششیییییی دختر
سلام نو عروس اصلا نگران این چیزا نباش و نذار اوایل زندگیت با غصه باشه اینقد برای خودت ارزش و احترام قایل باش که این چیزا برات مهم نباشه امااگه برات خیلی مهمه باید همسرت به خانوادش بگه اینا رسمشونه و اگه شما دعوت نکنیدشون من حلوی خانوادش خجالت می کشم و یا اینکه اگه این راه برات ممکن نیس تو با خانوادت حرف بزن و بگو اینا این رسم را ندارن.اما چیزی که مهمه اینه که زندگی اینقد مسایل بزرگتر و مهم تری داره که وقتی درگیرش بشی به این رسم و رسومها و این ناراحتی هات می خندی
موفق باشی وسال نو هم مبارک
سلام عزیزم..خوشبخت باشی ایشالله...گلم این دغدغه ها واسه همه هست..مادر شوهر من ..منو پاگشا کرد کاش نمیکرد ابرومو جلو خونوادم برد خیلی وحشتناک بود..تا صبح گریه کردم خیلی بی احترامی کرد..خواهری عوضش کاری کن که اوازه ی خوشبختیه خودتو همسرت گوش فلک رو کر کنه...کاری کن همه به عشق وخوشبختیتون غبطه بخورن...همسرتو داری دنیارو داری غم به دلت نیاد..خوشبخت باشی خواهری..
سلام گلم قصه هات خیلی قشنگه از سال ۹۱
تا حالا ننوشتی چرا مطلب جدید بزار